نقطه ی عطف در فیلمنامه چیست؟

نقطه ی عطف (Plot Point /turning Point ) در فیلمنامه چیست؟
رویدادی که مسیر داستان را تغییرمی دهد و باعث گذر داستان از پرده ای به پرده ی بعدی می شود. تغییرمسیر داستان معمولا براساس تصمیم شخصیت اتفاق می افتد.اما نقطه ی عطف ، علاوه بر تغییر دادن مسیر داستان،این کارها را نیز انجام می دهد:
۱)یکی از نقاط اصلی روی منحنی تحول شخصیت است که پروتاگونیست را به تصمیم گیری و پذیرش خطر وا می دارد.
۲)پرسش اصلی داستان را برای بار اول یا دوم مطرح می کند.
۳)خطر را افزایش می دهد.تصمیم و اقدام شخصیت در نقطه عطف، نقطه ای بی بازگشت است، و حالا شخصیت چاره ای ندارد جز اینکه به راهش ادامه دهد،چون چیزی برای از دست دادن ندارد.
۴)مضمون را بیان می کند و در واقع بهترین و زیباترین شکل انتقال مضمون به مخاطب است.
نقطه عطف باید همیشه عملی از سوی شخصیت اصلی باشد.تصمیمی که شخصیت می گیرد و کنشی که بر اساس ان تصمیم انجام می دهد،باعث حرکت داستان در مسیری تازه می شود. اما این تغییر مسیر شدید، همیشه با سرو صدا و کنش های چشم گیر همراه نیست،بلکه گاهی لحظه ای آرام است که روی تصمیم شخصیت اصلی تمرکز می کند. نقطه ی عطف معمولا از طریق کنش به نمایش در می اید،اما گاهی برای پیش بردن داستان از گفت و گو برای خلق آن استفاده می کنند.نقاط عطف در چند فیلم مشهور به قرار زیر است:
سینما پارادیزو (Cinema Paradiso)
در عطف اول ، آلفردو با تو تو معامله ای می کند:اگر توتو پاسخ های امتحان را به آلفردو بدهد، آلفردو به او اجازه می دهد پروژکتور را راه بیندازد. در نقطه ی وسط داستان، سینما طعمه ی حریق می شود.در نقطه ی عطف دوم،آلفردو مرده است و توتو در حال بازگشت به شهرش برای مراسم خاکسپاری است.
فارگو (Fargo)
در نقطه ی عطف اول، مارجی تلفنی از قتل مطلع می شود و کارش را روی پرونده آغاز می کند.در عطف دوم،پلیس مطلع می شود اتفاق عجیبی کنار دریاچه در حال وقوع است، که باعث رفتن مارجی به محل می شود و آنجا یکی از تبهکاران داستان و تکه هایی از جسد دیگری را پیدا میکند.
سکوت بره ها (The Silence of the Lambs)
در عطف اول، هانیبال لکتر از کلاریس می پرسد: می خوای به ت کمک کنم بوفالو بیل رو پیدا کنی؟
بلافاصله بعد از آن ، بیل زن دیگری را می دزدد.در تمام پرده ی اول ، ما را برای این عطف آماده کرده اند،چون با بوفالوبیل و آدم ربایی هایش آشنا شده ایم.این نقطه ی عطف به تحقیقات کلاریس در پرده دوم منجر می شود.در عطف دوم ، کلاریس به هویت قاتل پی می برد.این اطلاعات باعث چرخش داستان و ورود آن به پرده سوم می شود که در آن، کلاریس با قاتل رو به رو می شود، او را از پای در می اورد، و قربانی بعدی را به رغم خطر زیادی که برای خودش وجود دارد،نجات می دهد.
دیدگاهتان را بنویسید